درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
فرهنگ و هنر
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت . ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد.پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد . مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد... پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند . پسرک گفت: ادامه مطلب ...
شنبه : همون لحظه ای که وارد دانشکده شدم متوجه نگاه سنگینش شدم. هر جا که می رفتم اونو می دیدم. یک بار که از جلوی هم در اومدیم نزدیک بود به هم بخوریم ٬ صداشو نازک کرد گفت : ببخشید! از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون ٬ تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم!
ادامه مطلب ... دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : مهشاد
اندر حالات دخترها در ادوار مختلف تاریخ... سال 1230 ادامه مطلب ... دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 14:22 :: نويسنده : مهشاد
اغلب افراد مجرد میل دارنـد بـدانـنـد كـه چـگونـه و كجا باید
ادامه مطلب ... دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 14:20 :: نويسنده : مهشاد
پدر مگسک تفنگ را روی کبوتر تنظیم کرد و آن را دست پسرش داد "اگه بتونی اون جوجه کبوتر رو بزنی همین امشب برات یه تفنگ می خرم که مال خودت باشه". پسر بچه تمام حواسش رو جمع کرد و شلیک کرد.تیر به خطا رفت و جوجه کبوتراز روی شاخه پرید.مرد دستی به پشت پسرش زد و گفت "نه ! هنوز بزرگ نشدی ". جوجه کبوتر تازه پواز یاد گرفته بود و سرخوش به همه جا سرک می کشید.مادرش از دور مراقب بود.وقتی درست چند ثانیه قبل از شلیک پسر جوجه کبوتر از رو یشاخه پرید کبوتر مادر به اش گفت : دیگه مطمئن شدم بزرگ شدی "
نویسنده: نسیم صباغان منبع: خرد نامه ی همشهری1389 دو شنبه 6 تير 1390برچسب:, :: 13:56 :: نويسنده : مهشاد
بهار است.دست کوچکم در دست مادر,راه می رویم و گل های حیات را تماشا می کنیم.به یکی از گل ها که می رسیم ,می ایستد,خم می شود و می گوید"این گل میمونه.نگاه کن...".انگشت شست و سبابه اش را دو طرف گلبرگ ها می گذارد وکمی که فشار می دهد دهان میمون باز و بسته می شود. بهار است.دست پر چین و چروکش در دستم,ز کنار باغچه ای در خیابان رد می شویم.اشاره می کنم به یکی لز گل های کنارمان و می گویم"گل میمون". نگاه حیرت زده ا یبه من می کند. صبر می کنم.دوبا ره می گویم.چیزی یادش نمی آید.انگشت شست و سبابه ام کرخت می شود.
نویسنده:مونا تاروردی منبع:خرد نامه ی همشهری 1389 یک شنبه 5 تير 1390برچسب:, :: 16:47 :: نويسنده : مهشاد
رابطه مستقیم رنگ مشکی و افسردگی
«تاکنون هیچ بررسیای در مورد اثر منفی روانی پوشیدن لباس تیره بر افراد، انجام نشده است. از نظر منطقی هم پوشیدن لباس تیره.»
مشکی رنگ افسردگیه!
میگویی چرا در مراسم عروسی لباس مشکی میپوشی؟ میگوید: «لباس شب باید مشکی باشد؛ شیک و سنگین.» میگویی چرا همیشه رنگ مانتوات مشکی است؛ میگوید: «آخر بهتر با رنگهای دیگر هماهنگ میشود.»
دکتر فربد فدائی، روانپزشک و مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در مورد تاثیر استفاده از پوشش رنگ تیره بر سلامت روان میگوید: «تاکنون هیچ بررسیای در مورد اثر منفی روانی پوشیدن لباس تیره بر افراد، انجام نشده است. از نظر منطقی هم پوشیدن لباس تیره نمیتواند تاثیر مثبت یا منفی بر سلامت روان داشته باشد. مشاهده شده است که افراد افسرده، رنگهای ادامه مطلب ... یک شنبه 5 تير 1390برچسب:, :: 16:44 :: نويسنده : مهشاد
نسیم آنلاین نوشت:
زن جوان کاشمری در گفتگو با خبرنگار اجتماعی «نسیم» با تشریح جزئیات حادثه تجاوز دسته جمعی تعدادی از اراذل و اوباش منطقه کاشمر به وی گفت: شوهر من اعتیاد دارد و چند سالی است که من و دو فرزندم را به حال خود رها کرده است. مدتی است که با مرد سالم و متشخصی آشنا شدهام و بخاطر کمکهایی که به من میکرد به او اعتماد کردم. در تاریخ دوم اردیبهشت ماه امسال به همراه این مرد و در حال بازگشت از محل کار به خانه بودیم. محل کار من مشرف به روستای قوژد است. در حالیکه در بین راه توقف کرده بودیم و در حال صحبت بودیم، صدای چند موتور سوار را شنیدیم که در اطراف ماشین توقف کردند. ادامه مطلب ... شنبه 4 تير 1390برچسب:, :: 14:33 :: نويسنده : مهشاد
شنبه 4 تير 1390برچسب:, :: 14:27 :: نويسنده : مهشاد
مرور کارنامه یک بازیگر به بهانه اكران عمومي «قصه پريا» ساخته فريدون جيراني
مصطفی زمانی؛ از یوزارسیف تا جوان عاصی سينماي ما- مصطفی زمانی بازیگری که با بازی در نقش حضرت یوسف (ع) به شهرت رسید تلاش کرده در سینما قالبی یکسان برای نقشآفرینی نداشته باشد. اولین تصاویر از بازیگری که نقش حضرت یوسف (ع) را در مجموعهای به کارگردانی فرجالله سلحشور بازی کرد، خیلی دیر منتشر شد، سلحشور میخواست این تصویر برای مخاطب تازه و جذاب باشد، بازی در نقشی تاریخی و در مجموعهای پربیننده برای این بازیگر تازهوارد و جوان شروعی خوب بود، او خیلی زودتر از چیزی که فکر میکرد به شهرت رسید و شناخته شد.
ادامه مطلب ... |
|||
|